سوادآموزی

سوادآموزی
آخرین نظرات

مطالعه تطبیقی نظام اموزشی کشور ژاپن

چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۲۰ ق.ظ

نظام سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،جمعیت ،زبان

نظام سیاسی :

حکومت کشور ژاپن امپراتوری است وقدرت اصلی اجرایی کشور توسط نخست وزیر انجام می شود .قوه مقننه از دو مجلس تشکیل یافته است یکی مجلس نمایندگان با 511عضو که به مدت چهار سال انتخاب شده ودیگری مجلس مشاورین با 252عضو که به مدت 6 سال انتخاب می شوند .قانون اساسی موجود در سال 1947 تدوین شد وبر اساس آخرین تقسیمات کشوری ژاپن از 43 ناحیه (که هر کدام به وسیله یک فرماندار ،انتخابی ویک شورای محلی اداره می شوند) .2ناحیه شهری ،یک ناحیه پایتخت نشین ویک سرزمین تشکیل یافته است.

فعالیت احزاب درژاپن آزاد بوده واحزاب مهم عبارتند از :لیبرال دمکرات ،سوسیال دمکرات ،کومی تور سوسیالیست ،لیبرال جدید وکمونیست .

روزملی این کشور بیست ونهم آوریل است ودر سال 1956به عضویت سازمان ملل درآمده وعلاوه برآن در سازمان ها مختلف بین المللی عضو می باشد.

ملاحظات اقتصادی

واحد پول کشور ،ین ژاپن با علامت اختصاری (y)،معادل 100ین برابر با 32/0ریال است که هر 45/248ین برابر یک دلار آمریکا است ،میزان تولید نا خالص ملی در سال 1979حدود 427/839میلیارد دلار بوده است ،درآمد سرانه 245/7 دلار که 8/36%آن مربوط به صنایع ،1/8%از کشاورزی ،23%از تجارت و11%از خدمات به دست می آید .

نرخ سالانه رشد تولید ناخالص ملی حدود 6/3 %است .درآمد بودجه ملی در سال 1977بالغ بر 12/47 میلیارد دلار وهزینه بار آن معادل 75/94 میلیارد دلار بوده است .

مهمترین صنایع کشور عبارتند از فولاد سازی ،اتومبیل سازی ،ساخت ماشین آلات ،کشتی سازی ،هواپیما سازی ،مواد شیمیایی ،الکترونیکی و الکتریکی .

اشتغال :نیروی کار کشور بالغ بر 000/500/54 نفر است که 36%آن در صنایع ،12%در بخش کشاورزی و52%در بازرگانی وتجارت مشغول کار هستند.

ملاحظات فرهنگی

زبان ومذهب :

دین اکثر مردم بودایی وشینتو و8% نیز مسیحی هستند.زبان رسمی ورایج کشور ژاپنی است که با خط مخصوص به خود نوشته می شود.

جمعیت

براساس آمار سال 2003 ،جمعیت کشور ژاپن بالغ بر 000/708/127 نفر می باشد ،از جمله شهرهای پر جمعیت ژاپن می توان از شهر های :توکیو،اوزاکا، یوکوها ما ،ناگویا ،کیوتو،کوبه ،ساپورو ،کیتاکیوشو،کاواساکی،فوکوئوکا،هیروشیما ،و...

تراکم جمعیت 9/311نفر در کیلومتر می باشد ،76%مردم کشور ساکن شهرها بوده وپر جمعیت ترین آن شهر توکیو می باشد .

توزیع سنی

3/24% جمعیت را افراد کمتر از 14 سال تشکیل داده است .متوسط طول عمر مردان 2/71وزنان 3/76 سال است  .میزان رشد جمعیت 08/1%است.4/99%مردم از نژاد ژاپنی و5/0درصد از نژاد کره ای هستند.

 

نظام آموزشی :

جمعیت با سواد ، جمعیت بی سواد ، وضعیت سواد در گروه های سنی ، نرخ جذب کودکان در سن مدرسه ،جمعیت بازمانده از تحصیل.

در سال های اخیر میزان با سوادی 100%می باشد .این کشور با داشتن یکی از عالی ترین استانداردهای آموزشی ،از نرخ با سوادی بسیار بالایی در مقایسه با سایر کشورها برخوردار است وبا توجه به تصویب قانون آموزش اجباری درسال  1907حدود 100درصد افراد واجب التعلیم به مدرسه می روند .وافراد باز ماند ه از تحصیل ندارد وبیش از 95%کودکان در مدرسه پیش دبستانی ثبت نام می نمایند.

آموزش ابتدایی ومقدماتی متوسطه تا دهه 1950به نرخ ثبت نام بیش از 99%رسیده بود و تقریبا همان نرخ را تا زمان حاضر حفظ کرده است .امروزه ، 95%دانش آموزان ژاپنی در نوعی از برنامه ی پیش دبستانی شبیه کودکستان ویا در مهد کودک روزانه ثبت نام می نمایند.

دانش آموزان 6 سال را در مدرسه ابتدایی (شوکاگو )،3 سال را در دوره مقدماتی متوسطه (چوکاگو )(مدرسه راهنمایی )و3 سال را در دبیر ستان (کوتا گو )سپری می نما یند .تقریبا 30 % دانش آموزان سطح دبیرستان در مدارس خصوصی ثبت نام می کنند ومدارس ویژه ای برای دانش آموزان دارای معلولیت های جسمی ونیز برای تعداد اندکی از نخبگان مدرسه ای جداگانه وجود دارد ، که توسط ملت سرمایه گذاری شده است . آموزش برای دانش آموزان از 6 سال تا 15 سال یعنی اول ابتدایی تا سال اول متوسطه اجباری است .آموزش های اجباری رایگان است ،اگر چه والدین باید وسایل لازم مانند :روپوش ،کیت های ریاضی ،ومجموعه خوشنویسی را باید خودشان تهیه نمایند.

قوانین اجتماعی حاکم بر ایجاد فرصت تحصیلی :

مدرنیسم آموزشی _ دوره اصلاحات می جی : درسال 1872 ، دولت جدید می جی ، قد علم کرد و طرحی برای سیستم مدرسه مدرن به مقیاسی فراگیر و به نام <<اشاعه سیستم مدرسه ای>> اعلام کرد. چارچوب اساسی ، الگوی سیستم مدارس فرانسه را دنبال می کرد، اما عناصری از سیستم های چند کشور دیگر نیز به کار گرفته می شد . طراحی سازماندهی مدارس جدید نتیجه این بود که دولت آموزش را به عنوان عامل کلیدی در شکل گیری نوعی آگاهی می دید که ژاپن را قادر می سازد ملتی مستقل ، قدرتمند و ثروتمند بسازد و این آموزش ،جذب دانش فنی مدرن را به عنوان ابزاری جهت نیل به این هدف تسهیل می کرد، با این وجود نگرش های سلطه جویانه کنفوسیوس در مورد آموزش ،یعنی ایده به ارث گذاشتن فرهنگ برای نسل های آینده و ایده آل ایمان کامل مریدان به کسانی که از نظر فضل و ادب مافوق او هستند به هیچ عنوان در آموزش علوم غربی از میان نرفت، نگرش های سنتی کنفوسیوس هم نقاط قوت داشت و هم نقاط ضعف.آنان توسعه جامعه ژاپن را توسط احترام موروثی ، به کیفیت آموزش فراهم آوردند ، اما احترام به صلاحیت ، هنگام تلفیق خلاقیت فردی با آموزش علوم و فن آوری مانع ایجاد کرد. علاوه بر این ، چنین احترامی باور نکردنی به صلاحیت، به تقویت وضع روحی کمک کرد و به پیدایش سلطه جویی و خود کامگی سیاسی انجامید. اعلام رسمی سیستم مدارس ، تقسیم کامل ژاپن به 8 ناحیه فرهنگی را آغاز کرد که یک ناحیه علمی را به 32 ناحیه مدرسه متوسطه و یک ناحیه مدرسه متوسطه را به 210 ناحیه مدرسه ابتدایی تقسیم می کرد . هدف این بود که در هر ناحیه فرهنگی یک دانشگاه ، در هر ناحیه مدرسه متوسطه یک مدرسه متوسطه و در هر ناحیه مدارس ابتدایی یک مدرسه ابتدایی وجود داشته باشد. از این رو انتظار می رفت که 256 مدرسه متوسطه و 5376 مدرسه ابتدایی در سراسر کشور احداث گردد. به علت به  مرحله اجرا درآمدن سیستم مدارس جدید ، به انواع مختلف مدارس که قبلا در  هر قلمرو طبقاتی عمل می کردند دستور داده شد ، عملکرد خود را متوقف سازند ، تا آن زمان سیستم طبقات منسوخ شده بود و سیستم کوپرفکچرجای آن ها را گرفته بود ، با این وجود ،مدارس تاسیس شده توسط طبقات فئودال به همان شکل قبلی باقی ماندند.

دولت جدید با لغو آن جویای تسلط بر آموزش مردم بود. این نظام فقط تا حدودی شناخته
می شد.

بیشترین کاری که دولت توانست انجام دهد، سازماندهی مجدد موسسات آموزشی موجودی ، چون مدارس طبقاتی پیشین ، موسسات خصوصی ، و تراکویا ، و تاسیس مدرسه جدید با استفاده از ساختمان های معابد بودایی و خانه های شخصی بود . ساخت تعداد مدارس موجود ،در برنامه غیر ممکن بود . در سال 1876 ازبیست هزار مدرسه ابتدایی، حدود 40 درصد از معابد ، 23 درصد از خانه های شخصی و فقط 18 درصد در ساختمان های جدید بودند. و حدود 60 درصد مدارس از وجود یک معلم برای آموزش بهره می برد و کمتر از 20 درصد از دو معلم استفاده می کردند.

ازمدارس فعلی خیلی استقبال به عمل نیامد و  مقامات محلی مجبور به وادار کردن کودکان برای استفاده از این مدارس به سبک غربی شد. آموزش به سبک تجربی برای طبقات رزمنده که با آموزش کنفوسیوس کاملا خو گرفته بودند ، کودکانه به نظر می رسید . وبرای مردم عادی هم آموزش به سبک غربی کاملا بیگانه بود . محتوای کتب ترجمه کتاب های مورد استفاده در غرب بود و به این دلیل کودکان در مدرسه حضور می یافتند. به علاوه در روزهای نخستین آموزش می جی در سطح مدارس ابتدایی نیز آموزش رایگان نبود.و این بار اقتصادی بالا توسط والدین تحمل می شد . این ها علت دیگری بر عدم تایید نظام نوین مدرسه ای توسط مردم بود. نارضایتی مردم از دولت باعث سوختن مدارس گردید. این حوادث در حدود سال 1873 تا سال 1877 ادامه داشت. در سال 1873 یک مدرسه عادی تاسیس شد و معلمان خارجی برای تدریس با روش مدارس ابتدایی استخدام شدند تا اصول پایه ای آموزش در مدارس ابتدایی ژاپنی بنیاد نهاد شدند.

در سال 1878 قانونی به تصویب رسید که به موجب آن ضرورت داشت هر مدرسه عادی خود را تاسیس کند. فرهنگ آموزش به روش غربی در بخش نخست دوران می جی به شکل انفجار گونه ای اشاعه یافت ، موسسات خصوصی که زبان های اروپایی تدریس می کردند، از نظر کمی افزایش یافتند. و این بر سیاست دولت در مورد ارجحیت دادن به تمدن و روشنفکری به نسبت هر چیز دیگری تاثیر گذاشت.

حدود پایان دهه 1870 جنبش دیگری پدید آمد که مورد حمایت تعدادی از سنت گرایان بود و خلاف آن اجرای قانون امپراتوری بود. تا سال 1886 که سیاست های دولت و امپراتوری توسط افراد آزادیخواه مورد تجدید قرار می گرفت . در این سال فردی به نام موری قانون دانشگاه امپراتوری ، قانون مدارس عادی ، قانون مدارس ابتدایی و قانون مدارس متوسطه را تدوین نمود و از این طریق سیستم آموزشی   را توسط دولت بنیان نهاد. پس از سال ها موری به قتل رسید و در سال 1890 بازنویسی نسخه مجدد آموزش سلطنتی که دستورالعمل رسمی در مورد اخلاقیات ملی بود ، به نام امپراتور به تصویب رسید. این اتفاق در همان سال افتتاح مجمع ملی و بر مبنای قانون اساسی جدید روی داد. که شامل تضمین حقوق مردم و تصریح سلطنت محدود طبق قانون اساسی بود. صدور باز نویسی آموزشی سلطنتی راه را برای نیم قرن آموزش ملی بر اساس اخلاقیت ملی و متمرکز بر حول محور ستایش امپراتور هموار کرد. روند مایل به سمت فراملی گرایی ، شیتونیزم دولتی ، و نظام گرایی که ، پیش از شیوع جنگ جهانی دوم مستحکم شده بود.این بازنویسی سلطنتی در مورد آموزش را که به عنوان محدود کننده دمکرات شدن آموزش ژاپن عمل می کنند، در متن خود دارد.

شخصیت های تاثیر گذار بر روند های سواد آموزی و آموزش اجباری

بدون شک می توان آقای " موری ارینوری " را فردی تاثیر گذار بر اجباری کردن آموزش همگانی در سال 1907 نام برد . ایشان که وزیر آموزش و پرورش بود دستور داد تا آموزشی اجباری همگانی صورت پذیرد و این دستور باعث زدودن بی سوادی از چهره ژاپن گردید. این حرکت تا 30 سال به طول انجامید تا ژاپن توانست بی سوادی را ریشه کن کند و پوشش تحصیلی را به پیش از 97 درصد در سال 1910 برساند .درصد کودکانی که در مدارس ابتدایی حضور می یافتند ، در طول ده سال از سال 1890 تا 1900 به شدت افزایش یافت ، علت افزایش ،صنعتی شدن کشور به شکل روز افزون و آگاهی مردم از ضرورت آموزش بود. شرح حضور در مدرسه در سال 1890 ، 65درصد پسران و کمتر از 31 درصد دختران بودند. درسال 1910 این نسبت به 94 تا 97 درصد افزایش یافت و از آن به بعد حضور در مدرسه به حدود 100 درصد رسید. و در نتیجه بی سوادی از میان رفت.صنایع کارخانه ای به رشد سریع رسید، در نتیجه جنگ اول جهانی واز دهه 10 تا دهه 20 گرایش شدیدی به جهانی شدن دمکراسی در زمینه آموزش ابتدایی وجود داشت .تلاش همه جانبه آموزش نوین توسط سازمان های مختلف و تاثیر گذار و تاثیر جنبش های معاصر در آمریکا و اروپا  به شدت ادامه یافت. گر چه در این دوره عده ای خواهان توسعه آموزش پایه بودند، اما این اصلاحات آموزشی تا بعد از جنگ جهانی دوم تحقق نیافت.

مبنای سیستم آموزش پایه ژاپن پس از جنگ دوم جهانی پایه گذاری گردید. در اواخر دهه 40 اصلاحات آموزشی از طریق قانون به اجرا در آمد. در سال 1947 قوانین اولیه آموزش و قانون آموزش مدرسه ای به تصویب رسید.به موجت این قانون یک سیستم رسمی آموزش به اصطلاح (4 _3_3_6) بر اساس اصول مساوی آموزش بنا نهاده شد.

حتی پیش از دهه 50 جامعه ژاپن از نرخ بالای با سوادی برخوردار بود و درصد بالایی ازکودکان در مدارس ابتدایی و متوسطه، بین سطوحی که آموزش پایه را تشکیل می دهد، ثبت نام می کردند.

استانداردهای آموزش در این کشور بر اساس رهنمون های برنامه آموزشی " منبوشو " می باشد. منبوشو تقریبا هر 10 سال یکبار برنامه آموزشی ملی را توسعه بخشیده و مورد تجدید نظر قرار می دهد. این برنامه که پس از پایان جنگ دوم جهانی که اولین دوره آموزشی به سبک آموزش آمریکایی ارائه شد به اجرا درآمد.

نظام های آموزشی حاکم در کشور:

نظام مدیریتی آموزش ژاپن تمرکززدایی شده و نقش وزارت آموزش و پرورش دانستن هماهنگی بین سایر بخش هاست. مسئولیت بودجه مدارس ، برنامه های آموزشی، گزینش های مدرسه و مشکلات در مدارس ابتدایی و راهنمایی در دست ادارات محلی آموزش و پرورش قرار دارد،اعضا این ادارات توسط مدیر اجرایی مسئول اداره محلی انتخاب می شوند.

نهادهای مرکزی امور آموزشی : از جمله مهم ترین نهاد های مدیریتی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1_ وزات آموزش ، علوم ، فعالیت های ورزشی و فرهنگی

2_ انجمن دانشگاه های ملی ژاپن

3_ انجمن دانشگاه های خصوصی ژاپن

4_ انجمن دانشگاه ها و کالج های وابسته به شهرداری ژاپن

5_ شورای مرکزی آموزشی

6_ انجمن رسمی دانشگاه های ژاپن

7_ انیستیتو ملی تحقیقات آموزش

 

ساختار اداری و آموزش بزرگسالان:

این آموزش ها شامل سوادآموزی نمی شود (چون بی سوادی وجود ندارد) بلکه آموزش بزرگسالان به طور اعم براع بزرگسالان و با هدف همکاری با آموزش مهارت های حرفه ای و ارتقا دانش و فرهنگ عمومی برگذار می شود. با این حال ،فعالیت هایی که ویژه زنان صورت می گیرد، به طور جداگانه و به عنوان آموزش زنان برخوردار می شود. علاوه بر فراهم آوردن فرصت هایی جهت یادگیری زمینه های مختلف و تربیت رهبردر آموزش زنان به فعالیت های منطقه ای چون ارتقا پروژه های داوطلبانه زنان و ساخت تالارهای زنان نیز از طریق آموزش جامع عمل پوشانده می شود.تعداد کلاس های زنان که در سال 1995 سازماندهی شده اند بالغ بر 350750 نفر بوده است و جمعا 1182720 شرکت کننده داشته است ،از زمان آماده سازی برنامه فعالیت داخلی توسط دفتر نخست وزیری به مناسبت روز جهانی زن در سال1976 ، برخورد با مشکلات زنان بخش عظیمی را در آموزش زنان اشغال کرده است، با این حال هنوز ،تاکید اصلی بر آموزش مربوط به خانه داری و زندگی خانوادگی است،برای بزرگسالان به طور اعم گونه گسترده تری از فرصت های آموزشی فراهم شده است،که شامل مدارس بزرگسالان،کنفرانس های دانشگاه دولتی و امثال آن ها می باشد،نهادهای محلی و شهرداری های میزبانی از فعالیت ها و تسهیلات را با عناوین گوناگون را ارائه می دهند.

در سال 1995 ، 188220 کلاس ویژه بزرگسالان با بیش از 12362883 شرکت کننده سازماندهی شده بودند. موضوع اصلی دروس،ارتقا آموزش خانواده و بهبود زندگی خانوادگی می باشد. تقریبا 4/36 درصد فرهنگ عمومی و آموزش زیبایی شناسی ، 9/25 درصد بدن سازی و سرگرمی ،9/9 درصد رابطه صمیمانه شهروندی و شناخت بدنی 4/10 درصد پیشرفت مهارت های فنی و حرفه ای 8/8 درصد می باشد.

وزارت آموزش و پرورش مسئولیت نظارت بر عملکرد مراکز آموزشی بزرگسالان را عهده دارد و شهرداری ها را تشویق نموده است تا دوره دانشگاهی بزرگسالان را ایجاد نماید.

اهداف،استراتژی ها و سیاست های آموزشی :

اصول و اهداف آموزشی :

ایده و اصول آموزش در این کشور در قانون اساسی مصوبه سال 1947 تدوین شده است با تصویب قانون اساسی ،عزم خود در مشارکت با صلح جهانی و رفاه بشریت را با ایجاد دولت دمکرات و فرهنگی نشان داده ایم ، درک این ایده آل اساسا به قدرت آموزش بستگی خواهد داشت. ما شرافت فردی را گرامی خواهیم داشت و سعی می کنیم مردم را به گونه ای بار بیاوریم که به حقیقت و صلح عشق بورزند.حال آن که آموزش با هدف ایجاد غنای فرهنگی درفرد همه گیر خواهد شد.اصول آموزش و پرورش  در ژاپن در قانون اساسی درج شده است. به مصبب این اصول همه افراد کشور حق دارند متناسب با توانایی های خود از آموزش و پروش برخوردارند و همه والدین باید مکلف باشند کودکان خود را به مدرسه بفرستند.

هدف اصلی آموزش توسعه همه جانبه شخصیت و پروش جسمی و ذهنی کودکان است. تا بتوانند افرادی سالم که به حقیقت و عدالت عشق می ورزند و به حقوق افراد احترام می گذارند، برای کار ارزش قائلند، احساس عمیقی نسبت به مسئولیت های خود دارند ،و به عنوان سازندگان جامعه و کشوری صلح طلب با روحیه ای سرشار از استقلال و آزادی و پرورش یافته اند ، داشته باشند.

سیاست های آموزشی :

نظام آموزشی در حال حاضر در حال گذر از اصلاحات در جهت تغییر جایگاه آموزش رسمی و دادن بهای بیشتر به کارکردهای سایر انواع آموزش و در نهایت گسترش یادگیری در طول زندگی است. به موجب این جهت گیری های جدید شورای ملی اصلاحات آموزش پس از مطالعات گسترده نیل به اولویت آموزشی را به شرح ذیل مورد تاکید قرار داده است:

1_ تاکید بر انفرادی کردن آموزش ،که در آن ویژگی های شخصی ، آزادی عمل و مسئولیت فردی افراد دریادگیری باید مورد توجه قرار گیرد.

2_ انتقال به جامعه در حال یادگیری ، که در آن اهمیت بیش از حد قائل شدن برای آموزش رسمی باید تغییر کند و ساختارهای جدید که در آن افراد می توانند آزادانه از میان فرصت های یادگیری متعدد انتخاب و در طول زندگی خود از آن ها بهره مند شوند ایجاد گردد.

3_ هم گامی با تغییرات گوناگون اعمال شده در سطح آموزش بین الملل.

 

ساختار آموزشی

برنامه ریزی به صورت غیر متمرکز انجام می گیرد و بیشتر به صورت مدارس دولتی و شهرداری ها انجام می پذیرد. برنامه ریزی ها نیز ایالتی است. عمده حساسیت ها بیشتر بر روی مواد درسی و برنامه ریزی می باشد.

 

شیوه های چند سرپرستی در امور آموزشی :

نهادهای مرکزی : ارگان مرکزی مدیریت آموزشی ، وزارت آموزش و پرورش است که بالاترین مدیر اجرایی آن وزیر آموزش و پرورش می باشد، فرمانداران و بوردهای آموزشی که شامل اعضای انتصابی فرمانداری های مربوط می باشد، به وزیر گزارش می دهند. بورد آموزشی از پنج عضو پاره وقت تشکیل می شود که ریاست مدارس دولتی را که مقام رسمی و تمام وقت و بالاترین مقام اجرایی مدریت آموزشی در سطح مدارس دولتی محلی می باشد را انتخاب می کنند.

در شهرها ، شهرستان ها و روستاها ،بوردهای آموزشی مشابهی کار اداری مربوطه به آموزش را بر عهده دارند که تحت راهنمایی و توصیه بورد آموزشی صورت می گیرد.از این رو می توان مشاهده کرد که عنصری قوی از متمرکز سازی در مدیریت آموزش ژاپن وجود دارد. مسئله بحث انگیز این است که آیا مدیرانی که سمت مدیریت دارند از نظر قانونی با معلمان عادی تفاوت دارند یا خیر؟

همان گونه که اشاره گردید : بالاترین سطح آموزش و پرورش را وزیر بر عهده دارد ، (وزیر آموزش و پرورش ، علوم ،ورزش و فرهنگ است. ) که مسئولیت برنامه ریزی ، هماهنگی و اصلاح اموزش و پرورش را بر عهده دارد. سپس در هر استان یک هیات آموزشی استانی وجود دارد ،که کلیه مسئولیت های اجرایی و مدیریت آموزش و پرورش استان را عهده دار است . پس از آن مجددا در هر شهرستان یک هیات آموزشی وجوددارد که همان وظایف بالا را در سطح شهرستان دنبال می نماید .در زمینه آموزش ها ، فنی و حرفه ای مسئولیت اصلی بر عهده وزارت کار است ، همچنین وزارت کشاورزی ، شیلات و جنگل ها آموزش های حرفه ای برخی از مواد درسی شاخه فنی و حرفه ای را بر عهده دارد.

دوره های تاریخی فعالیت های آموزشی ،استراتژی ها ، جهت گیری ها و اصلاحات انجام شده

اصلی ترین طرح اصلاحات حوزه آموزش طی قرن 21 ، طرح رنگین کمان ( متشکل از هفت استراتژی برتر ) می باشد.

سال ابتکار عمل در اصلاحات آموزشی ( سال 2001)

سال 2001 _ سال اول ابتکار عمل در اصلاحات آموزشی است ،تصویر کلی تلاش های آتی مورد نیاز اصلاحات آموزشی در بر گیرنده سیاست های مهم،اقدامات و برنامه زمان بندی شده ،بر اساس پیشنهاد گزارش نهایی کمسیون ملی اصلاحات آموزشی ارائه شده است .روند اصلاحات آموزشی نیازمند اجرای سریع و قاطعانه مطابق طرح می باشد.

اصلاحات مرحله اول :

از جمله مهم ترین اصلاحات اعمال شده آموزشی مرحله اول اصلاحات قرن 21 را می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1_ تسلیم شش صورتحساب مربوط به اصلاحات آموزشی در جلسه انجمن عادی .

2_ تامین بودجه لازم جهت رفرم آموزشی در بودجه سالانه 2001.

 

اصلاحات مرحله دوم :

1_ بازنگری قانون اساسی آموزش و توسعه طرحی جامع جهت ارتقا اقدامات آموزشی ( این وظایف در شورای مرکزی آموزش بررسی گردید).

2_ اقدامات ممکن با بررسی بیشتر در بودجه سال 2001 مورد تایید متخصصان قرار گرفت.

3_ طراحی سیستمی جهت ترغیب جوانان بالای 18 سال به شرکت و خدمات گروهی .

4_ جان تازه بخشیدن به مدارس ، خانواده و جوامع.

5_ ارتقا مهارت و تخصص علمی دانش آموزان در کلاس های درس .

6_ اجرای سیستم کلاس های 20 نفره برای دورس اصلی و پیشبرد کلاس های کار آموزی .

7_ بهبود کلاس های درس به منظور توانایی رهبری کلاس های فناوری اطلاعات (آی.تی) و سیستم کلاس های 20 نفره ( بنا به نهادن محیطی آموزش برای نسل جدید)

8_ اجرای مطالعات و دستاوردهای علمی ملی .

9_ تشویق جوانان به مشارکت در خدمات گروهی و برنامه های گوناگون .

10_  تشویق جوانان به مشارکت در خدمات اجتماعی و برنامه های گوناگون .

11_ تخصیص بودجه ویژه آموزش کودکان با عنوان " بودجه رویای کودکان "

12_ توسعه آموزش اخلاق.

13_ انجام اقداماتی جهت جان تازه بخشیدن به آموزش در خانه و در جامعه.

14_ تبدیل محیط آموزشی به محیطی لذت بخش و خالی از نگرانی .

15_ توسعه فعالیت های فرهنگی و ورزشی ( تشویق فعالیت های باشگاهی ).

16_ انجام اقداماتی مناسب در رابطه با بسط رفتارهای ناهنجار در میان کودکان .

17_ محافظت کودکان در مقابل دسترسی به اطلاعات نا مناسب.

18_ایجاد مدارسی که بتواند مورد اعتماد والدین و جامعه باشد.

19_ اجرای سیستم ارزیابی و معرفی کتاب و اصول مشاوره در مدرسه .

20_جان بخشیدن به بورد مدرسه توسط مشارکت والدین و مشارکت اطلاعاتی.

21_ توسعه ارتقا تاسیس انواع جدید مدارس جهت هماهنگ سازی نیازهای جوامع مختلف.

22_تربیت معلمان به عنوان " حرفه ای های" واقعی آموزش

23_ ارائه سیستم اعطا یا دانش به معلمان برجسته

24_برقرار سیستم بهره مندی معلمان از تجربه کاری اجتماعی شدن.

25_انجام اقدامات مناسبی چون تعلیمات آموزشی در مورد معلمان فاقد صلاحیت و نالایق.

26_ ترویج و تاسیس دانشگاه های منطبق با استانداردهای جهانی.

27_تقویت آموزشی دانشگاهی و عملیات تحقیقی برای پرورش رهبران نسل آینده (ارتقا و بهبود سیستمی جهت پذیرش دانش آموزان 17 ساله به دانشگاه ها ).

28_ فراهم کردن محیطی رقابتی (اعطای جایگاه مؤسسات بزرگ اجرائی و مستقل به دانشگاه های ملی ، ایجاد استخدام ترم ثابت برای انتقال راحت پروفسورها وافزایش بورسیه رقابتی ).

29_اجرای سیستم قاطع رده بندی دانشجویان دانشگاه و تمرکز برتوانائی آموزشی و علمی آنان.

30_ برقراری فلسفه آموزشی مناسب و بهبود تدارکات آموزشی.

31_ بازنگری قانون اساسی آموزش برای تصویب قوانین مناسب تر.

32_ توسعه طرح جامع جهت توسعه ارائه طرح های آموزشی.

کارهای ویژه و بسیج اجتماعی ، مشارکت های بین الملل:

توسعه آموزشی:

مبنای سیستم آموزش پایه ژاپن پس از جنگ دوم جهانی پایه گذاری شد.در اواخر دهه 40  ،اصلاحات آموزشی از طریق قانون به فرمول درآمد درسال 1947 ،قوانین اولیه آموزش و قانون آموزشی مدرسه ای به تصویب رسید. به موجب این قوانین ،یک سیستم رسمی آموزشی (سیستم به اصطلاح4_3_3_6) بر اساس اصول فرصت های مساوی آموزشی بنا نهاده شد.

حتی پیش از دهه 50 ،جامعه ژاپن از نرخ بالای باسوادی برخوردار بود و درصد بالائی از کودکان در مدارس ابتدائی و متوسطه ،بین سطوحی که آموزش پایه را تشکیل می دهد.ثبت نام کردند ، ژاپن پس از جنگ شاهد رشد کمی آموزش تکمیلی متوسطه بوده است.مدارس تکمیلی متوسطه در سال 1948 در قالب دوره های پاره وقت و تمام وقت شروع به کار کردند.

در این بین میزان فارغ التحصیلان آموزش پایه در طول یک چهارم قرن از 42 درصد به 90 درصد افزایش یافت، سیستم جدید آموزش دانشگاهی نیز در سال 1949 آغاز به کار کرد و سال 1950 شاهد آغاز سیستم موقت مدارس عالی بود. میزان فارغ التحصیلان متوسطه که به آموزش عالی راه یافتند و فقط 10 درصد را در دهه 50 تشکیل می داد، در سال 1998 تقریبا با 50 درصد افزایش روبه رو شد.

خلاصه یافته ها با توجه به مسیرهای طی شده موضوع مطالعه ، دستاوردهای آموزشی:

آن چه از مطالعه انجام شد ،نشان می دهد که آموزش اجباری همگانی طی 30 سال پس از آغاز نظام نوین آموزش و پروش حاصل شد و باسوادی همگانی تقریبا در 20سال پس از آن تحقق یافت.ولی ژاپن این سال ها را به سادگی نگذارند.30 سال پس از آغاز عصر می جی ژاپن هنوز یک دانشگاه داشت و حتی در سال 1904 تعاد دانشگاه ها به دو دانشگاه رسیده بود.همین وضیت را درمورد سوادآموزی وآموزش اجباری همگانی می توان به وضوح مشاهده کرد. بنابراین دلایل محکمی برای کشورهای در حال توسعه وجود دارد که تجربه ژاپن را مورد مطالعه قرار دهند. نخستین دلیل این است که ژاپن اولین کشور غیر غربی است که خود را به مرحله صنعتی فعلی رسانده است.

دومین دلیل ، ژاپن اولین و تنها کشور موفق است و سومین ،اکنون خط سیر تلاش های این کشور از یک قرن تجاوز نمی کند.بنابراین ژاپن با مسائل مختلف و وضعیت های گوناگون روبه رو شده است ،که بسیاری از کشورهای در حال توسعه باید در آینده با آن روبه رو شوند.

اما این تجربه باید با دقت ارزیابی و مورد استفاده قرار گیرد. نباید پنداشت که پاره ای راه حل های مؤثر در جامعه ژاپن متعلق به قرون حاضر می تواند لزوما در وضعیت هرکشوری تسری یابد.چنین است که ژاپن در آغاز کار با آموزش همگانی ابتدایی و آموزش بسیار محدود دانشگاهی و یا در مورد روش سازماندهی آموزش و پرورش و چگونگی تامین منابع مالی از طریق ایالت ها و جوامع محلی و یا حتی چگونگی توسعه آموزش های فنی که تقریبا مقارن با جنگ چین و ژاپن و شروع توسعه صنایع سنگین ژاپن آغاز شد.همچنین با پشت سر هم قرار دادن این مثال ها و نمونه های  سفسطه آمیز پدیده ها پرهیز کرد.که چون ژاپن موفق شد از نمونه های آن تبعیت کرد، بالاخره این که ممکن است بعضی از موفقیت به طور اتفاقی پیش آمده باشند،مثلا مسئولین آموزش . پرورش در دهه 1880 درس اخلاق را برای تقویت خصلت صرفه جویی در برنامه درسی نگنجاندند. بلکه برای منظور کاملا متفاوتی چنین کردند.قصد آنها آن بود که از زیادروی فوق العاده در غربی شدن جلوگیری کنند و وطن دوستی فرمان بردارانه را پرورش دهند که بتواند یک دولت قوی را به وجود آورد و نیز،یک هویت ژاپنی به وجود آورند که در مقابل سلیقه و افکار خورنده و فاسد کننده غرب مقاومت کند.

 

 

 

 

 

نتیجه گیری

_ حکومت کشور ژاپن امپراتوری است وقدرت اصلی اجرایی کشور توسط نخست وزیر انجام می شود.

_ واحد پول کشور ،ین ژاپن است.

_ اشتغال  به نیروی کار کشور بالغ بر 000/500/54 نفر است که 36%آن در صنایع ،12%در بخش کشاورزی و52%در بازرگانی وتجارت مشغول کار هستند.

_ جمعیت کشور ژاپن بالغ بر 000/708/127 نفر می باشد.

_  پر جمعیت ترین آن شهر توکیو می باشد .

میزان رشد جمعیت 08/1%است. از نظر توزیع سنی ،_

_ این کشور با داشتن یکی از عالی ترین استانداردهای آموزشی ،از نرخ با سوادی بسیار بالایی در مقایسه با سایر کشورها برخوردار است.

_ آموزش اجباری درسال  1907حدود 100درصد افراد واجب التعلیم به مدرسه می روند .

_ مدرنیسم آموزشی _ دوره اصلاحات می جی : درسال 1872 ، دولت جدید می جی ، قد علم کرد.

_ استانداردهای آموزش در این کشور بر اساس رهنمون های برنامه آموزشی " منبوشو " می باشد. منبوشو تقریبا هر 10 سال یکبار برنامه آموزشی ملی را توسعه بخشیده و مورد تجدید نظر قرار می دهد.

_نظام مدیریتی آموزش ژاپن تمرکززدایی شده و نقش وزارت آموزش و پرورش دانستن هماهنگی بین سایر بخش هاست. مسئولیت بودجه مدارس ، برنامه های آموزشی، گزینش های مدرسه و مشکلات در مدارس ابتدایی و راهنمایی در دست ادارات محلی آموزش و پرورش قرار دارد.

_ این آموزش ها شامل سوادآموزی نمی شود (چون بی سوادی وجود ندارد) بلکه آموزش بزرگسالان به طور اعم براع بزرگسالان و با هدف همکاری با آموزش مهارت های حرفه ای و ارتقا دانش و فرهنگ عمومی برگذار می شود.

_ وزارت آموزش و پرورش مسئولیت نظارت بر عملکرد مراکز آموزشی بزرگسالان را عهده دارد و شهرداری ها را تشویق نموده است تا دوره دانشگاهی بزرگسالان را ایجاد نماید.

_سیاست های آموزشی به هدف :

تاکید بر انفرادی کردن آموزش.

انتقال به جامعه در حال یادگیری.

هم گامی با تغییرات گوناگون اعمال شده در سطح آموزش بین الملل.

_ ساختار آموزشی که قانون اساسی آموزش و قانون آموزش مدرسه ای می باشد، یک اصل پایه ای که در قانون اساسی تشریح شده ،تساوی فرصت آموزش برای همه می باشد. این قانون تبعیض بر اساس نژاد، طبقه ،  جنسیت ،موقعیت اجتماعی ، شرایط اقتصادی ، یا سوابق خانوادگی را ممنوع می کند.

_ برنامه های آموزشی ابتدایی به دروس عادی ( عمومی ) ،آموزش اخلاق و فعالیت های ویژه تقسیم می شود.

_ تعداد زنگ های کلاس درسی در هر سال با بالا رفتن سطح کلاس افزایش می یابد.

_ به علت عدم وجود امتحان ورودی برای مدارس مقدماتی متوسطه ، آموزش ابتدایی به حسب امتحان ورودی پایه ریزی نمی شود.

_ با وجود نگرانی در مورد آماده سازی دانش آموزان ابتدایی ، آزمونی از آنان به عمل نمی آید ،اما معلمان مکرا از دانش آموزان امتحاناتی به عمل می آورند.

_ تست ها هر هفته یک بار توسط آموزگاران انجام می شود. دانش آموزان در مقایسه با دیگر دانش آموزان و بر طبق عملکردشان در این تست ها طبقه بندی نمی شود، اما به آن ها نمره هایی معمولا در سه مقیاس(آ.ب.ث) داده می شود.

_ مبنای سیستم آموزش پایه ژاپن پس از جنگ دوم جهانی پایه گذاری شد.

_ حتی پیش از دهه 50 ،جامعه ژاپن از نرخ بالای باسوادی برخوردار بود و درصد بالائی از کودکان در مدارس ابتدائی و متوسطه ،بین سطوحی که آموزش پایه را تشکیل می دهد.ثبت نام کردند.

_درسیستم نظام آموزشی، قصد داشتند که از زیادروی فوق العاده در غربی شدن جلوگیری کنند و وطن دوستی فرمان بردارانه را پرورش دهند که بتواند یک دولت قوی را به وجود آورد و نیز،یک هویت ژاپنی به وجود آورند که در مقابل سلیقه و افکار خورنده و فاسد کننده غرب مقاومت کند.

مراکز یادگیری محلی

قوانین وسیاست های آموزشی ویادگیری مادام العمر در ژاپن

در سال 1949  قانون آموزش اجتماعی تحت  تاثیر اشغال آمریکایی‌ها به عنوان بخشی از بازسازی چارچوب آموزشی پس از جنگ جهانی دوم به تصویب رسید. آموزش اجتماعی در ژاپن دارای تاریخی است که به خاطراهداف نظامی توسط دولت پادشاهی در قبل و در طول جنگ دستکاری شده بود. بدین ترتیب هدف قانون آموزش اجتماعی ایجاد یک نظام جامع است که تضمین می‌نمایدیادگیری در خارج از نظام مدارس رسمی ریشه در جوامع محلی دارد. قانون، دامنه آموزش اجتماعی را تعریف نموده است و وظایف و نقش‌های دولت، هیات‌های آموزشی، پرسنل اداری و موسسات محلی (کمینکان، کتابخانه‌ها، موزه‌ها، خانه‌های جوان، مراکز زنان و غیره ) را به صراحت بیان نموده است.

یکی از ویژگی‌های بارز قانون 1949 و دلیل اینکه این قانون از سوی بسیاری از مربیان بزرگسال ژاپنی به عنوان نمادی از آموزش دموکراتیک مورد استقبال قرار گرفته است در فصل 5 آن قانون نهفته است. در این بخش تمام تصمیمات مربوط به ایجاد و فعالیت کمینکان( مراکز یادگیری فرهنگی جامعه ) به هیات‌های آموزشی شهرداری ها واگذار می‌شود. همچنین این فصل از قانون آموزش اجتماعی هر کمینکان را ملزم می‌نماید تا یک شورای عملیاتی(یونی شینگی کای)  را ایجاد نماید که متشکل از رهبران گروه‌های داوطلب محلی مختلف است به ‌طوری که ساکنان محل بتوانند در مدیریت یادگیری جوامع خود مشارکت نمایند. در نتیجه، هر یک از کمینکان‌های محلی به طور مستقل در باره محتوای برنامه‌های خود بسته به نوع نیازها و علایق ساکنین محل تصمیم گیری می‌کند. اگرچه که اولین کمینکان حدودا در سال 1946 به ابتکار وزرات آموزش و پرورش ساخته شده بود اما قانون 1949 با قوت بنا گردید و نظام کمینکان را تضمین نمود که از آن زمان تاکنون به ارتقاء یادگیری جامعه بنیاد پرداخته است. تا سال 1990، 17347 کمینکان ایجاد شد و هزاران نفر در دوره‌های یادگیری مادام‌العمر ارزان قیمت گوناگون در کمینکان‌های سراسر ژاپن شرکت کردند.

با وجود این آن نوع یادگیری که امروزه در کمینکان شکل می‌گیرد الزاما اصل دو وجهی آموزش اجتماعی را محقق نمی‌سازد. این قانون حق تمام شهروندان به خصوص کسانی که فاقد آموزش مناسب مدرسه‌ای بودند را به یادگیری و ارتقاء مردم‌سالاری مشارکتی از طریق روشن نمودن اذهان  مردم از طریق یادگیری در جوامع خود تضمین می‌نمود.

اگرچه بعضی معتقد بودند که دوره‌هایی که توسط کمینکان ارائه می شد، بازتابی از جامعه ای است که به منافع دیگران می اندیشد و در آنها اصولا به مسائل فرهنگی و محلی توجه می شود اما بعضی دیگرهم از روند اخیر به خاطر برگزاری دوره هایی که با هدف منفعت جویی و برخورد کالا گونه معطوف به اوقات فراغت در کمینکان ها برگزار می شد، انتقاد نموده‌اند و این  در شرایطی است که کمینکان در پیشبرد جنبش‌‌های محلی دمکراتیک در اواخر دهه 1960 و 1970 نقش به سزایی داشته است. از دهه 1980 این مراکز به عنوان"آموزش لیبرال" غیرسیاسی شده است. علاوه بر این معرفی یک سیاست «یادگیری مادام‌العمر» در اواسط دهه 1980، محل زدایی از فعالیت های آموزش اجتماعی سنتی را تسریع نمود.

تاکنون قانون آموزش اجتماعی چندین بار مورد بازنگری قرار گرفته است. در این میان، بازنگری در سال‌های 1959، 1999 و 2001 در طول تاریخ آموزش اجتماعی‌ در ژاپن بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بازنگری 1959 به شدت مورد انتقاد قرار گرفت زیرا این بازنگری راه را برای مداخله دولت ملی از طریق اعمال سیستم یارانه دولتی برای حمایت از سازمانهای محلی و پروژه‌های مرتبط با آموزش بزرگسالان هموار می‌نمود.

بازنگری قانون در سال 1999 نسبت به بازنگری 2001 از مقیاس کوچکتری برخوردار بود، اما پتانسیل نابودی اصل «دموکراتیک» بودن آموزش اجتماعی را دارا  بود.

این بازنگری براساس قانون تمرکزدایی به عنوان بخشی از اصلاحات اداری وسیع جاری در ژاپن مطرح گردید که از سال 1995 برای کوچک کردن اندازه دولت مرکزی اجرا شده بود. این بازنگری الزام ایجاد یک شورای عملیاتی کمینکان (ماده 16) را برای هر کمینکان را از میان برداشت. در حالیکه الزام هیات‌های آموزش شهرداری گوش دادن به نظرات مربوط به انتخاب مدیران کمینکان از میان اعضای شورای عملیات کمینکان نیزاز میان برداشته شد.

این تغییرات که تنها با حذف چندخط از قانون اولیه 1949 انجام شد. در نگاه اول به نظر جزئی می‌آمد. به موجب این تغییرات، شهرداری‌ها به خصوص آنهایی که از نظر مالی در مضیقه بودند حالا می‌توانستند بطور قانونی راههای مشارکت و دخالت اهالی در برنامه ریزی و توسعه فعالیت آموزش بزرگسالان در جوامع خود را  ببندند. بازنگری قانون در سال 2001، قانون آموزش اجتماعی را برمبنای توصیه های مطرح شده در گزارشات شورای ملی یادگیری مادام‌العمر سال 1996 و 1998  بازسازی نمود.

زبان آن جدید بود و تضمین مشارکت بین نظام آموزش اجتماعی و نظام آموزش مدرسه (ماده 3) بود و برجسته‌سازی توسعه برنامه های جدید آموزش خانواده، داوطلب بودن محل و انواع یادگیری تجربی فعالیت در میان جوانان (ماده 5) بود.

بازنگری قانون2001 شرایط مورد نیاز مربیان بزرگسال را نیز گسترش داد به طوری که مشاغل اموزش بزرگسالان را برای افراد موجود در صحنه آزاد نمود (ماده 9).

منطق وزارت آموزش و پرورش این مداخله جدید دولت ملی در فعالیت آموزش اجتماعی را با اشاره به اینکه فعالیت آموزشی در خانه ها و جوامع محلی تا حدی افت کرده است که آموزش اجتماعی باید وارد صحنه شود تا سطوح آموزشی تاریخی را اعاده نماید، مطرح گردید.

همزمان با این موضوع، پس از آنکه نظام ملی" مدرسه 5 روز در هفته" در آوریل 2002 اجرا شد انتظار می‌رفت که کودکان مدرسه‌ای شنبه‌ها را یا مشغول آموزش محلی باشند یا به طور داوطلبی در یادگیری ارائه شده درامکانات آموزش اجتماعی به سر ببرند.

بازنگری 2001 نشان داد که آموزش اجتماعی  جامعه بنیاد بالاخره توجه دولت ملی را پس از خصوصی‌سازی ویرانگر و محلی‌زدایی یادگیری بزرگسالان ناشی از سیاست های «یادگیری مادام‌العمر» دهه 1990 دوباره به خود جلب نمود. از سوی دیگر این بازنگری، تابعی  از نقش آموزش اجتماعی  به عنوان بخشی از تلاش آن برای ترمیم نابه سامانیهای آموزش مدارس دولتی بوده است.

در سال 2003، علاوه بر سه بازنگری عمده فوق الذکر قانون آموزش اجتماعی،  وزارت آموزش و پرورش یک سند سیاست گذاری را با توجه به اداره امکانات آموزش اجتماعی از جمله کمینکان ، موزه‌ها، کتابخانه‌های عمومی صادر نمودو با توجه روند کلی بی‌ارزش سازی خدمات اجتماعی دولتی، سیاست جدید به شهرداری‌ها اجازه می‌داد تا مدیریت امکانات دولتی را نه تنها به غیرانتفاعی بلکه به سازمانهای انتقاعی تبدیل نمایند. این پدیده به خودی خود خطر تشدید خصوصی‌سازی و برخورد کالاگونه با یادگیری بزرگسالان در کمینکان را در پی داشت.

.

سیاست یادگیری مادام‌العمر در ژاپن

از آموزش مادام‌العمرتا یادگیری ماداام‌العمر

مفهوم آموزش مادام‌العمر حدودا در اواخر دهه 1960 در ژاپن مطرح گردید گزارش فائور یونسکو 1972این مفهوم را به عنوان یک مفهوم مرتبط با جامعه ژاپنی توجیه نمود که در آن انتقاد شدیدی به تاکید بیش ازحد بر آموزش مدرسه‌ای شده بود.

اگاوا 1991 فرآیند توسعه یادگیری مادام‌االعمر را در ژاپن به سه دوره تقسیسم کرد.                          (1) دوره طرح موضوع از اواخر دهه 1960 تا آغاز دهه 1970 (2) دوره توسعه  بین آغاز دهه 1970 و اواسط دهه1980 و (3) دوره بازگشت ازاواسط 1980 تاکنون). او مطرح نمود که هدف «آموزش مادام‌العمر» درطی دو دوره اول غنی‌سازی یادگیری در سراسر زندگی بود و اینکه توسعه برنامه های کمینکان محلی و و ایده «آموزش‌جاری » مورد تاکید قرار گرفت.  با وجود این طی دوره سوم مقهوم یادگیری مادام‌العمرتغییر شکل داده است و در سیاست های ملی گنجانده شد و به عنوان ابزاری برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی پیش روی جامعه مطرح گردید.

 

 

کمینکان(سالن عمومی شهروندان) در ژاپن

(انجمن ملی کمینکان)

مقدمه :

نوعی از  مراکز محلی معروف به کمینکان بخشی است که با زندگی جوامع محلی ژاپن به خوبی ارتباط برقرار نموده است. در ژاپن تقریبا 2000 شهرداری وجود دارد و 91% از آنها دارای یک یا چند کمینکان هستند که به طور کلی 18000 کمینکان را در سراسر کشور تشکیل می‌دهد. در مقایسه با کتابخانه‌های ژاپنی که تعداد آنها فقط2800 باب است معلوم می‌شود که این مراکز تا چه حد با زندگی مردم درآمیخته است. علاوه بر این 24000 مدرسه ابتدایی و 10000 مدرسه راهنمایی در ژاپن، وجود دارد بنابراین به ازای هر مدرسه راهنمایی تقریبا دو کمینکان وجود دارد.

تاسیس کمینکان ارتباط عمیقی با بازسازی سالهای جنگ دارد و قدمت آنها به حدود بیش از نیم قرن تجربه می‌‌رسد که با ایجاد بعضی از تغییرات سازمانی و تثبیت جایگاه خود در جوامع ژاپنی صورت گرفته است.

کمینکان ابعاد بی‌نظیری را ارائه می‌نماید که مختص محیط فرهنگی ژاپن است. ابعاد دیگری نیز وجود دارد که جهانی است این ابعاد شامل ارائه فرصت‌های آموزش مادام‌العمری است که برای زندگی مردم ضرورت دارد و باید انتظارات روزافزون مردم را در آینده تامین نماید.

کمینکان‌ها به عنوان موسسات آموزشی

کمینکان توسط هیات‌های آموزش محلی اداره می‌شود که مستقل از سایر شعبه‌های دولت محلی هستند. به این ترتیب کمینکان‌ها وضعیتی شبیه به کتابخانه‌های عمومی و موزه‌ها دارند که در شمار موسسات آموزش عمومی هستند. علاوه بر این نقش‌ها که با نقش کتابخانه‌ها، موزه‌های سراسر جهان قابل قیاس است، کمینکان‌ها موسسات آموزشی هستند که به  شیوه منحصر به فرد سبک ژاپنی سازمان یافته‌اند. بعضی ازکمینکان های جدید در درون واحدهای اداری محلی ایجاد می‌شود، به این معنی که پول ساخت وفعالیت‌های آنها همانند مدارس دولتی محلی از محل منابع مالی عمومی تامین می‌شود.  این موضوع محصول قانون آموزش اجتماعی سال 1949 است. براساس این قانون کمینکان یک جایگاه حقوقی را بدست آورد و به عنوان بدیهی‌ترین نظام آموزش بزرگسالان مورد تایید واقع شد. در تاسیس کمینکان، شهرداری‌ها ازفرمانداریها و دولت ملی یارانه دریافت می‌کنند. اما هنگامی که این کمینکان‌ها به سطح خاصی از فعالیت‌ها رسیدند این منابع مالی قطع می‌شود.

علاوه بر این نوع کمینکان‌ها که از طریق منابع دولتی ساخته و فعالیت می‌کنند، انواع دیگری نیز وجود دارد که از طریق روح داوطلبانه مشترک اهالی محل اداره می‌شود. در این صورت نیازی نیست که کمینکان تحت نظر منطقه اداری خاصی باشد بلکه به خود جامعه محلی تعلق دارد. اینگونه کمینکان‌ها از نظر مقیاس کوچکترند و بیشتر در مناطق روستایی رواج دارند.

کمینکان‌هایی که در مقیاس‌های کوچک هستند و توسط اهالی محل ایجاد و اداره می‌شوند «کمینکان‌ مستقل» یا «کمینکان‌ روستایی» نامیده می‌شوند. براساس بررسی‌های به عمل آمده از سوی انجمن ملی کمینکان‌ در نوامبر 2002، تعداد کمینکان‌های مستقل به 883/76 مورد رسیده بود. این رقم نشان می‌دهد که کمینکان‌های مستقل تا چه میزان در زندگی مردم محل نقش محوری ایفاء می‌نماید. کمینکان‌ مستقل توسط اهالی محل ایجاد و اداره می‌شود، تا بدینوسیله همبستگی آنان را افزایش داده و وضعیت جامعه آنها را بهیود بخشد. بعضی از آنها نیز فعالیت‌هایی را در همکاری مشترک با کمینکان‌های برخوردار از بودجه عمومی انجام می دهند.

از آنجایی که تاکنون انواع امکانات عمومی در سراسر ژاپن در مناطق شهری و روستایی آن احداث شده است، هم اکنون تعداد زیادی از اینگونه مراکز محلی وجود دارند که فعالیت‌های آنان به آن نوع  کمینکان‌ها بستگی دارد. با وجود این کمینکان‌ به عنوان امکاناتی کاملا متفاوت از سالن‌های اجتماعات عمومی  مطلق آغاز به کار کرده‌اند.

دوره های تاریخی سوادآموزی ویادگیری :

پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، ویرانی‌های وسیعی بر جا ماند. در این زمان آگاهی نسبت به ضرورت اتخاذ سطح بالاتری از پیچیدگی فرهنگی برای شهروندان به ویژه بزرگسالان لازم بود تا آنان بتوانند در چارچوب دمکراسی به حقوق خود دست یابند. به بیان دیگر، نقش آموزش در بازسازی کشور ضرورت یافت و نه تنها تحصیل کودکان بلکه آموزش بزرگسالان نیز ضرورت می‌یافت.  در راستای همین موضوع برای رفع این نیازها بود که ایده کمینکان‌مطرح گردید و ایجاد آنها رواج یافت. همه این رویدادها تا ژولای 1946 یعنی در طی یک سال از پایان جنگ اتفاق داد.

حامی اصلی کمینکان‌‌ فردی به نام ترانا ساکو بود که در اصلاحات آموزشی ژاپن پس از جنگ دخالت داشت. او می‌گفت‌: که تنها راه باز گرداندن ژاپن به روی پاهای خود این است که آن را به عنوان کشور صلح و تمدن بر پایه دمکراسی بنا کنیم. اما ما نباید این تصمیم را به عنوان یک امر اجباری از سوی قدرت‌های متحد تلقی نماییم. ما نباید فکر کنیم که دمکراسی را به عنوان آخرین حربه پس از شکست در جنگ اتخاذ کرده‌ایم. صرف نظر از هر گونه دلگرمی یا تحمیل ما بر حسب ضرورت باید داوطلیانه مسیر صلح را انتخاب نماییم. او خواستار ایجاد یک مکان و موسسه مناسب شد که مردم بتوانند در آن پرورش خود را تعالی بخشند و افق‌هایشان را گسترده‌تر کنند و آنها را تغذیه نموده و به عنوان واحد قلب‌ها خدمت نماید. به طور خلاصه، او پیشنهاد نمود که ایجاد کمینکان‌ محفلی برای تشویق دخالت مردم به دمکراسی است و ظرف مدت چند سال نظام کمینکان‌ به طور رسمی ایجاد شد.

این ایده در محله‌های سراسر کشور اتخاذ شد و پاسخ فوق‌العاده‌ای را از سوی مردمی که در جستجو باقتن روش جدیدی بر ای زندگی بودند دریافت نمود. جوانان پر انرژی به خصوص بیشتر از همه به جنبش کمینکان‌ کمک کردند. در سالهای بعد، کمینکان‌ به جوامع محلی سراسر جهان گسترش یافت و به یک موسسه آموزشی رایج در کنار مدارس تبدیل شد. با وجود این فعالیت‌ها و تصویر کمینکان‌ از ابتدا مبهم بود زیرا مبنای کار آنهادر زندگی جامعه محلی قرار داشت و فعالیت‌های آنان در سطح محلی تعیین می‌شد و اشکال گوناگونی به خود می‌گرفت. براساس شرایط، هدف آنها گسترش توانمندی‌های اهالی محل در خودگردانی، پرورش روحیه مستقل، و ارتقاء صنایع ستتی یا فعالیت‌های فرهنگی بود.

                   در طی این فعالیت بسیار متنوع کمینکان‌ حضوری چشمگیر داشت که امروزه بسیاری از افراد  از آن بهره‌مند می‌شوند.

فعالیت کنونی کمینکان دارای سه ویژگی مهم است:

ویژگی‌های کمینکان                                       ‌

o   اولین ویژگی این است که در حالیکه کمینکان‌ یک موسسه آموزشی است به جای آنکه اطلاعات دانش یا مهارت‌های کاری خاصی را ارائه نماید، هدفش کسب خرد است که از طریق ارتباطات فردی مستقیم قابل دستیابی است. انگلستان نیز در قالب موسسات آموزش بزرگسالان، هم مراکز محلی دارد و هم دانشکده‌های محلی (کالج‌های محلی) دارد و کمینکان‌ را می‌توان به عنوان ترکیبی از هر دو این نقشها در نظر گرفت.

o   دومین ویژگی که از ویژگی اول مشتق شده است این است که تعداد کمی از فعالیت‌های کمینکان‌ به سمت آموزش برای اشتغال است، بلکه بیشتر در جستجوی خودباوری یا یافتن بک معنی در زندگی هستند. دلیل یادگیری در کمینکان‌ بالا بردن سطح فرهنگی فرد است و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی

o      ویژگی سوم این است که کمینکان‌ محدود به آموزش بزرگسالان نیست، بلکه شامل فعالیت‌های جوانان نیز می‌شود زیرا کمینکان‌ سبستمی است که به روی همگان باز است. این موضوع تضمین می‌نماید که کمینکان‌ توسط عموم اداره می‌شود و تنها به فعالیت‌های داوطلبانه وابسته نیست.

با توجه به ابعاد سه‌گانه فوق در مورد کمینکان‌، بیایید به بررسی نظراتی که در پروژه  کمینکان‌ مطرح شده است بپردازیم.

اصول بنیادین پروژه کمینکان                           ‌

از آنجا که تعدادی از کتابخانه ها به طور خصوصی یا توسط دانشگاه‌ها ایجاد شده‌اند تعیین روشن نقش و ماموریت‌های کتابخانه‌های عمومی نظیر کتابخانه عمومی مانیفستوی یونسکو (1994) سودمند است. از سوی دیگر، کمینکان‌ همیشه توسط ادارات شهرداری ایجاد می‌شود. بر همین اساس، کمینکان‌ها در اصل امکانات عمومی هستند بنابر این چندان ضرورتی ندارد که به آنها «کمینکان‌ عمومی» اطلاق گردد.

هم اکنون، واقعیت کمینکان‌ مشترکات زیادی با کتابخانه‌های عمومی دارد و ایده‌های پایه با ایده‌هایی که در کتابخانه عمومی مانیفستوی یونسکو مطرح شده است همپوشی دارد.

به همین دلیل، ایده‌های پنهان در پروژه کمینکان‌ را می‌توان به شرح ذیل ملاحظه نمود:                        اول اینکه اصل آزادی و برابری باید تضمین شود. این کار آسان نیست اما اصلی است که نباید نقض شود و کمینکان‌ راه‌هایی را برای رسیدن به آن پیش‌بینی کرده ‌است از جمله ارائه خدمات مراقبت از کودکان برای مادران جوانی که علاقمند به شرکت در فعالیت‌ها هستند.

o   دوم اینکه خدمات باید بطور رایگان عرضه شود که از اصولی است که کتابخانه‌های عمومی سراسر جهان آن را رعایت می‌کنند و قانون کتابخانه‌های عمومی ژاپن آن را تعیین نموده است. سخنرانی‌ها و دوره‌های کمینکان‌ نیز رایگان است و به منظور تشویق مشارکت بیشتر،  گروه‌های علاقمند به استفاده از امکانات نیز می‌توانند به طور رایگان از خدماتی که دارای معیارهای خاصی است استفاده نمایند.

o   سوم دارا بودن استقلال به عنوان موسسه‌ای برای یادگیری وفرهنگ .  کارکنان کمینکان‌ باید در کمینکان‌ به عنوان یک موسسه آموزشی سخنرانی‌ها، دوره‌هایی را سازماندهی نمایند در غیر این صورت کمینکان‌ صرفا تبدیل به یک سالن جلسات می‌شود.

o   اصل چهارم این است که نیروی انسانی کمینکان‌ باید تامین شود، ارائه فرصت‌های یادگیری برای مردم در تمامی سنین از ضرورت‌هایی که عصاره یادگیری مادام‌العمر است. در اینجا، کارکنان کمینکان‌ می‌توانند کمک بزرگی را از طریق آموزش سواد، اجرای برنامه‌هایی برای افراد معلول (ناتوان) و دوره‌های طراحی شده برای افرادی که محروم از فرصت‌های یادگیری بوده‌اند را فراهم نمایند.

o   اصل پنجم این است که کمینکان‌ نباید در محل‌های دورافتاده قرار داشته باشد، بلکه باید در نزدیکی مردم و در جائی باشد که جمع کردن آنها و استفاده از فرصت‌های ارائه شده آسان باشد. به همین دلیل برنامه‌ریزی شده است که در هر بخش مدرسه راهنمایی تحصیلی یک کمینکان‌ ایجاد شود.

o   اصل ششم این است که امکانات باید کافی باشد به ویژه برای تضمین دسترسی آسان افراد مسن و افراد معلول به امکانات. در این بخش کار زیادی باید انجام شود اما برنامه‌هایی در نظر گرفته شده است که سطوح شیب‌دار و آسانسور مخصوص ویلچر، سرویس‌های بهداشتی مناسب و اتوبوس مخصوص افرادی که برای رسیدن به کمینکان‌ به کمک احتیاج دارند فراهم شود.

o   اصل پایانی مشارکت اهالی محل است. برای مدیریت لازم است که نظراتشان را از طریق جلسات عمومی کمیته برنامه‌ریزی و گردهمایی‌های غیر رسمی استفاده‌کنندگان کمینکان‌ در میان بگذارند. همچنین شورای مدیریت کمینکان‌ متشکل از نمایندگان اهالی محل است که بر فعالیت‌های کمینکان‌ نظارت می‌کنند.

به منظور تحقق این اصول در عمل، کارکنانی که در کمینکان‌ کار می‌کنند یک نقش اساسی دارند.

منابع انسانی کمینگان

نقش‌‌های اساسی یک کمینکان توسط مشاوران(شوجی) انجام می‌شود. آموزش‌ها و شرایط ضروری برای مدیران هنوز به طور کامل تبیین نشده است. اما تا جایی که امکان دارد افرادی انتخاب شده‌اند که گواهی مشاوره آموزش مادام‌العمر را احراز نموده اند. باوجوداین در عمل، بیشتر مدیران این شرایط تخصصی را ندارند. همچنین بسیاری از کارکنان کمینکان‌ معمولا وظایفی در خارج از کمینکان‌ دارند یا به صورت پاره وقت کار می‌کنند اما کار آنان در کمینکان‌ غالبا بسیار فراتر از حدود معمولی کار پاره وقت است. این به خاطر باز بودن کمینکان‌ در مدت زمانی طولانی در اوقات شبانه روز است و غالبا بیشترین تقاضا برای خدمات آنان در هنگام شب یا در روزهای آخر هفته و تعطیلات است. به منظور تامین این نیازها وجود یک پرسنل تمام وقت اجتناب ناپذیر است اما تامین حقوق آنان می‌تواند بار سنگینی را بر بودجه‌های عملیاتی محدود کمینکان‌ تحمیل کند. کمینکان‌ یک مدیر هم دارد و نیازمند افراد دیگری است که از امور عمومی مدیریت مراقبت نمایند. بنابراین تامین نیروی انسانی کافی همواره یک چالش مهم است.

کارکردهای کمینکان                                    ‌

اساسی ترین کار پرسنل کمینکان‌ برنامه‌ریزی برنامه‌های آموزشی است که به طرق گوناگون برای تامین نیازهای مناطق خاص و شهرداری‌ها تبدیل می‌شود. همچنین آنها مسئول فراهم ساختن فضاهای جلسات و مطالب مربوط به فعالیت‌های گروهی شهروندان گوناگون هستند. این بعد از  مساعدت در یادگیری که در اختیار اهالی محل قرار می گیرد را می‌توان در پنج مورد ذیل جمع بندی نمود:

اجتماعات : فراهم نمودن مکانی برای تجمع مردم، توانایی گردهمایی و یادگیری در کمینکان‌ برای توسعه فردی و منطقه‌ای ضرورت دارد.

1) یادگیری: فراهم‌ آوردن یادگیری برای افراد به منظور یافتن راه زندگی خود و ایجاد روابط بهتربا مردم و یا موجودات زنده و محیط زیست. این امر نباید به انواع خاصی از دانش و فرهنگ محدود ‌باشد، بلکه باید به همه ابعاد زندگی مرتبط باشد.

2) ارتباط: پیوند افراد و گروه‌ها با یکدیگر به طوری که همه بتوانند از توانایی‌ها و دانش خاص آنان بهترین استفاده را ببرند و به گروه‌ها کمک کنند.

3)   توسعه: کمینکان‌ مکان و فرصتی را برای شهروندان ایجاد می‌کند تا بتوانند خود و جوامع‌شان را توسعه دهند.

4)  اکتشاف: کمک به خود اکتشافی و اکتشاف مجدد جامعه و همچنین ارائه تمام انواع اطلاعات مربوط به موضوعی که مردم به دنبال آن هستند

فعالیت‌های کمینکان                                    ‌

فعالیت‌های کمینکان‌ متناسب با وضعیت محل و مبتنی بر زندگی واقعی افراد درجامعه است. به خصوص فعالیت‌های ذیل انجام می‌شود:

(1)      فعالیت‌های جامعه بنیاد

مردم می‌توانند آزادانه وارد کمینکان‌ شوند و امکانات و تجهیزات برای سازمان‌ها و گروه‌های محلی فراهم می‌شود تا امکان برگزاری جلسات و فعالیت‌های ورزشی را در کمینکان‌ ایجاد نماید.       فعالیت‌های کودکان و افزایش فرهنگ اهالی محل.

کمینکان‌ دوره‌های گوناگونی را برای پاسخ گفتن به علائق وپرورش‌ اهالی محل و کودکان ارائه می‌نماید. کمینکان‌ از فعالیت‌های یادگیری حمایت می‌کند تا نیازهای اهالی محل را مرتفع سازد واسناد ضروری و امکانات لازم برای فعالیت‌های یادگیری و تجهیزات فعالیت های ورزشی را به امانت در اختیار می گذارد.

(2)      فعالیت‌های شبکه‌سازی محلی

کمینکان‌‌ میان سازمان‌ها و گروههای  مختلف محلی پیوند و هماهنگی برقرار می کند و فعالیت‌های مشترکی را با مدارس برگزار می‌نماید. همچنین کمینکان‌ رهبران و افراد حرفه‌ای محل را شناسایی و از آنها بهره‌برداری می‌نماید.

مهمترین ویژگی‌های فعالیت‌های کمینکان‌ را می‌توان در سه بعد ذیل جمع‌یندی نمود:                                بعد اول در ارتباط با شرکت‌کنندگان در فعالیت‌هاست. شرکت‌کنندگان در فعالیت‌های یادگیری از طریق کار گروهی و غیره با یکدیگر ارتباط بر قرار می‌نمایند. دوره‌هایی که در کمینکان‌ ارائه می‌شود را می‌توان «جامعه یادگیرنده مشترک» نامید که در آن خود شرکت‌کنندگان دوره‌ها و فعالیت‌های یادگیری را با توجه به رویکردها، نظرات و ویژگی‌های فردی هر شرکت‌کننده اجرا می‌کنند. این روش یادگیری از بالا به پایین نیست که در آن چیزی آموخته شود که از سوی مسئولین بالاتر برنامه‌ریزی شده است بلکه یادگیری از پایین به بالا است که در آن محتوای یادگیری از طریق بحث و گفتگو در میان تمام اهالی محل تولید می شود.

بعد دوم این است که نتایج یادگیری به جوامع محلی باز  می‌گردد نه فقط  به تک تک افراد. نتایج یادگیری به جوامع محلی و مردم باز می‌گردد و در نتیجه به نفع فرهنگ و جامعه محلی است و به توسعه جوامع کمک می‌کند.

به طور مثال، شرکت کنندگان، مهارت های ایجاد وب‌سایت اینترنتی را در دوره های کمینکان برای ایجاد وب سایت نمی آموزند بلکه آنها این دوره ها را برنامه ریزی می کنند تا توجه بیشتری را به جوامع خود جلب نمایند. این کار از طریق ایجاد وب سایت برای انتشار اطلاعات محلی صورت می‌گیرد. شرکت‌کنندگان می‌آیند تا جامعه خود را بشناسند، توزیع اطلاعات محلی را آغازمی نمایند، شبکه‌هایی را برای اقدامات محلی ایجاد می‌نمایند و در نتیجه شرکت‌کنندگان در جامعه خود نقش رهبری را بر عهده می گیرند. به این ترتیب، دوره‌های کمینکان‌ به توسعه اهالی محلی که می‌توانند نقش توسعه جامعه را در آینده بر عهده بگیرند کمک می‌کند.

بعد آخر این است که دوره‌های کمینکان‌ با هدف خودآموزی شرکت‌کنندگان طراحی می‌شود. هدف اصلی ساختن فردی است که می‌تواند فکر کند و جامعه خود را توسعه دهد. در انتشاراتی با عنوان «وضعیت مطلوب کمینکان‌ و شاخص‌های کنونی» که توسط انجمن ملی کمینکان‌ در سال 1965 تنظیم شده است اشاره شده است که هدف نهایی اهداف و اصول کمینکان‌ «توسعه توانمندی‌های خودگردانی محل است«. این هدف کمینکان‌ را مکانی برای یادگیری، برای ایجاد توانایی‌های خودگردانی اهالی و برای پذیرش خودگردانی محلی می داند.

انواع دوره‌های سراسری با مسئولیت کمینکان‌

-         فعالیت‌های فرهنگی سرگرمی‌ها و هنرهای سنتی

-         ورزش و تفریح

-         اقتصاد خانه و روش زندگی

-         مهارت های شغلی و فناوری

-         آگاهی شهروندی و جامعه

فضا و مکان کمینکان

بیشتر کمینکان‌‌ها در ساختمان‌های خود مستقر هستند اما ممکن است امکانات مکان‌های دیگر نظیر کتابخانه‌ها و سالن‌های کودکان مشترک باشند. مساحت کل ساختمان‌ها متغیر است. کوچکترین آنها 200 متر مربع و بعضی از آنها که دارای سالن اجتماعات و نمایش هستند ممکن است به 5000 متر مربع برسد در طی 30 سال اخیر ساختمان‌‌های عینی تقویت شده رایج‌ترین ساختمانها  بوده‌اند.

فضای درون محوطه کمینکان‌ معمولا به قسمت‌های ذیل اختصاص داده شده است:

اول اتاق‌های جلسات و سخنرانی است که معمولا 3 تا 4 تا است. سپس اغلب یک اتاق مطالعه وجود دارد که دو برابر یک کتابخانه است و یک اتاق که برای ورزش‌های ساده داخل سالن از آن استفاده می‌شود. گاهی اوقات هم یک سالن اجتماعات چند منظوره وجود دارد. بطور کلی یک آشپزخانه نیز وجود دارد که هم برای کلاس‌های آشپزی و هم برای فعالیت‌های کمینکان‌ مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر این یک یا چند اتاق به سبک ژاپنی دارای زیرانداز وجود دارد که برای مراسم چای مورد استفاده قرار می‌گیرد. این تنها مکانی است که در آوردن کفش‌ها ضروری است و مکانی است که برای استراحت مورد استفاده قرار می‌گیرد. سایر امکانات معمول عبارتند از اتاق‌های مراقبت از کودکان، مطالب دیداری و شنیداری، موسیقی، کامپیوتر و صنابع دستی گوناگون وکارهای چوبی و ظروف سفالی و بالاخره لابی که غالبا به عنوان مکان مناسبی بری همایش‌های غیر رسمی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

 

یافته ها

ژاپن امروزی بدون شک جامعه‌ای است که ارزش والایی را برای امرآموزش قائل است. در هیچ جای دیگری این امر بهتر از «آموزش اجتماعی» ژاپنی‌هاکه آن را آموزش بدون مدرک می نامند منعکس نشده است. موسسات گوناگونی نظیر مدارس متفرقه، این خدمات را ارائه می‌دهند. شرکتهای بزرگ روزنامه که مسئولیت مالی مراکز فرهنگی را بر عهده دارند و فروشگاه های بزرگ برنامه‌های جاری آموزش اتفاقی را ارائه می نمایند. برنامه های  درسی شامل همه چیز ازجمله کلاس‌های آشپزی، موسیقی، مکالمه انگلیسی و شعر ژاپنی است.

یادگیری مادام‌العمر اصطلاح دیگری برای آموزش اجتماعی است که در اصلاحات آموزشی در اواخر دهه 1980 نیز یک عبارت کلیدی محسوب می شد. مسئولیت آموزش اجتماعی بر عهده تمامی سطوح دولت است. اما دولت های محلی (فرمانداری ها) مسئولیت ویژه ای دارند. دولت های محلی همچنین تا حد زیادی مسئول امکانات عمومی نظیر کتابخانه‌ها و موزه‌ها به عنوان منابع اساسی در آموزش اجتماعی هستند.وزارت آموزش و پرورش علاقمند است که استفاده از امکانات مدارس دولتی را برای فعالیت های آموزش مادم‌العمر، افزایش تعداد مراکز آموزش اجتماعی، پرسنل آموزشی و انتشار اطلاعات در باره فرصت های یادگیری مادام‌العمر را افزایش دهد.

ژاپنی ها مطالعه گران بااشتیاقی هستند. کتابفروشی های معروف هر روزاز زمانی که درهایشان را باز می کنند پر از کتابخوانهایی هستند که به دنبال کتب خارجی و ژاپنی    هستند. چهار روزنامه ملی(با دو بار چاپ)  به تنهایی تیراژ روزانه ترکیبی بیش از 35 میلیون دارند و همچنین 4 روزنامه انگلیسی زبان نیز وجود دارد.

با وجود آنکه اموزش و پرورش ژاپن از بسیاری لحاظ در حال گذر است اما هنوز حتی با فشار رو به افزایش برای اصلاحات و تاکید بیشتر بر فرد بودن و بین المللی کردن آموزش ساختار تشکیلاتی پس از جنگ خود را دارد. واضح است که تغییرات آموزشی امتزاجی از ارزشهای سنتی و نوآوری‌های مدرن است(1994).

در ژاپن اصطلاح «آموزش اجتماعی» اصطلاحی کلی برای فعالیتهای آموزشی سازمان یافته است (شامل فعالیت های مربوط به تربیت بدنی و تفریح) که اساسا ویژه بزرگسالان و جوانان است و جدای از فعالیت هایی است که در برنامه درسی آموزش رسمی وجود دارد.

فعالیت های آموزش اجتماعی به طرق مختلف براساس تمایل داوطلبانه وخودانگیز  مردم برای یادگیری انجام می شود. امکانات دولتی عمده هم برای آموزش اجتماعی شامل سالن های عمومی شهروندان کتابخانه‌های عمومی، موزه ها، خانه‌های جوان ، مراکز کودکان و مراکز آموزش زنان است.

(1)    سالن های عمومی شهروندان

سالن‌‌های عمومی شهروندان از امکانات اصلی آموزش اجتماعی در جامعه است. این سالن‌ها انواع برنامه های آموزشی، تحصیلی و فرهنگی که با زندگی واقعی مردم جامعه سازگار باشد اجرا می کنند. در حال حاضر، سالن‌های عمومی شهروندان در بیش از 90 درصد از تمامی شهرداری‌های سراسر کشور وجود دارد. این سالن‌ها فعالیتهای گوناگونی را اجرا می نمایند که شامل سازماندهی انواع گوناگون دوره‌ها، کلاسها، سخنرانی و نمایشگاه، امانت دادن کتاب و برگزاری جلسات تربیت بدنی و تفریحی است. همچنین این مراکز امکانات خود را برای فعالیتهای یادگیری داوطلبانه در اختیار عموم مردم قرار می دهند. در اکتبر سال 2002 ،17947 سالن عمومی شهروندان در ژاپن وجود داشت. (البته، 17936 سالن توسط دولت محلی و 11 تای دیگر توسط سازمان‌های خصوصی اداره می شد.)

2) کتابخانه‌های عمومی

کتابخانه‌های عمومی نیز ازجمله امکانات آموزشی اجتماعی هستند که کتاب ها و مکتوبات را جمع‌آوری، مرتب و نگهداری می نمایند و آنهارا در معرض استفاده عموم مردم قرار می‌دهند و به این ترتیب به نیازها و تقاضای مردم به فعالیت‌های آموزشی، فرهنگی، تفریحی و تحقیقاتی پاسخ می‌گویند. در اکتبرسال 2002 (2742) کتابخانه‌ عمومی  در سراسر کشور فعالیت می‌کرده است (البته 2714 کتابخانه توسط دولت‌های محلی و 28 کتابخانه باقیمانده توسط مجامع خصوصی اداره می‌شد.

3)موزه‌ها

موزه‌ها برای استفاده مردم به عنوان امکانات آموزش اجتماعی در فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی، تحقیقاتی و تفریحی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کار را طریق جمع‌آوری، نگهداری و نمایش اشیاء تاریخی، هنری، فرهنگ محلی مردم، صنعت، علوم طبیعی و غیره صورت می‌گیرد.     چندین نوع موزه وجود دارد : موزه های عمومی، موزه های تاریخی، موزه‌های هنری، موزه های‌ علوم، باغ‌های وحوش‌‌، باغ‌های گیاهان و غیره . در اکتبر 2002 (1120) موزه در ژاپن وجود داشت (از این تعداد، 31 موزه توسط دولت ملی یا موسسات مستقل اداری، 608 موزه توسط دولت محلی و 481 موزه‌ توسط مجامع خصوصی اداره می‌شد.)

4) امکانات آموزش جوانان

الف) مرکز یادبود المپیک ملی جوانان (موسسه مستقل اداری)

این مرکز یک موسسه آموزش اجتماعی است که هدف آن ارتقاء آموزش جوانان، پرورش جوانان سالم از طریق ارائه آموزش به جوانان و افرادی است که دست‌اندرکار آموزش جوانان هستند از جمله رهبران آموزش جوانان، ارتقاء ارتباط و همکاری بین امکانات و سازمان های آموزشی جوانان و اعطای یارانه به سازمانهای آموزش جوانان. این مرکز به عنوان تنها مرکز ملی ژاپن در آموزش جوانان مشغول به فعالیت است.

ب) خانه‌های ملی جوانان به عنوان موسسه اداری مستقل

خانه‌های جوانان امکانات عمومی هستند که به منظور کمک به توسعه افراد جوان با بدن و ذهن سالم است که از طریق ارائه فرصت‌های مشارکت آنان در آموزش گروهی شبانه و ارائه تسهیلات استفاده ازاین آموزش‌ها انجام می‌شود.

بعضی از این خانه‌های جوانان توسط دولت ملی و بعضی توسط دولتهای محلی اداره می‌شود. بعضی از خانه های جوانان که توسط دولت محلی اداره می شود امکانات غیر ساکنی هستند که در مناطق شهری برای استفاده در روز کاربرد دارند. در اکتبر 2002 ، 406 خانه‌ جوانان وجود داشت. (13 خانه جوان توسط دولت ملی و 393 تا توسط دولت‌های محلی اداره می شوند) در آوریل 2001،  خانه‌های ملی جوانان با یک شرکت ادغام شدند و از یک سازمان ملی به یک موسسه اداری مستقل تغییر ماهیت دادند.

ج) موسسات مستقل مراکز ملی کودکان

مراکزکودکان از جمله امکانات عمومی است که هدف از آن ارائه فرصت تجربه فعالیت‌هایی است که در خانه یا مدرسه برای کودکان سنین اجباری مدرسه وجود ندارد. این فعالیت‌ها از طریق آموزش گروهی شبانه در طبیعت انجام می‌شود. مراکز کودکان هم محلی و هم ملی هستند. در اکتبر 2002، 339 مرکز وجود داشت 14  مرکز ملی و 325 مرکز محلی بود). در آوریل 2001 مراکز ملی کودکان در یک شرکت ادغام شدند و از سازمان ملی به موسسه اداری مستقل تغییر شکل دادند.

(5) مراکز آموزش زنان

زنان، مکان‌های آموزش اجتماعی هستند که هدف از آنها افزایش آموزش زنان است. آنان برنامه‌های خود را برای آموزش و کارآموزی به زنان و آنهایی که در آموزش زنان دخیل هستند انجام می دهند، همچنین در تبادل تجربه و اطلاعات در میان این افراد، ارائه اطلاعات سودمند به آنان و بررسی ها و تحقیقات گوناگون نیر فعالیت دارند. این مراکز همچنین امکانات و تجهیزات خود را در اختیار گرو‌ه‌ها و سازمان‌های داوطلب زنان برای اهداف آموزشی قرار می‌دهند. از طریق این فعالیت‌ها، مراکز آموزش زنان با هدف بهبود کیفیت و قابلیت‌ها و همچنین دانش و مهارت زنان به آنان کمک می‌کنند. تا ماه مارس 2002 (197) مرکز از این نوع در سراسر کشور وجود داشت. مرکز ملی آموزش زنان که یک موسسه اداری مستقل است و مراکز آموزش زنان توسط دولت های محلی (94 مرکز) و توسط مجامع غیردولتی (102 مرکز) در سراسرکشور وجود دارد.

 

(6) مراکز سمعی و  بصری و کتابخانه‌ها

هر دوی مراکز سمعی و  بصری و کتابخانه‌های سمعی و بصری، مطالب یاددهی (آموزشی) سمعی و بصری را در اختیار مدارس، مکانهای آموزش اجتماعی و اهالی محل قرار می‌دهند. همچنین مشاوره و سایر خدمات مربوط به استفاده از وسایل کمک آموزشی  سمعی و بصری را در اختیار آنان قرار می‌دهند. از میان این امکانات، مرکزی که از همه بزرگتر باشد و نقش‌های وسیع‌تری را داشته باشد به عنوان« مراکز سمعی و بصری» تعیین می‌شوند.  در آوریل 2003 (53 مرکز) سمعی و بصری و 777 کتابخانه سمعی و  بصری در سراسر کشور وجود داشت.


منابع :

www.iranculture.org

www.ericeduation.ir


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۸/۰۸
  • ۲۰۶۶ نمایش
  • امیرمحمد محتشم

نظام آموزشی کشور ژاپن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی